منظور از هویت جنسی (احساس درونی مرد بودن یا زن بودن) است. پسری که هویت مردانه دارد، لباس پسرانه می پوشد و رفتارهایش پسرانه و مردانه، است و دوست دارد با پسرها معاشرت و بازی کند و اگر او را به اسم دختر صدا کنند، شدیداً به او بر می خورد و ناراحت می شود و با عصبانیت می گوید: من پسرم نه دختر (امین زاده، ۱۳۸۹). دختری که هویت زنانه را پذیرفته است، لباس و ظاهر زنانه و دخترانه دارد، با دخترها معاشرت می کند و بازی های دخترانه انجام می دهد.
در اختلال هویت جنسی، احساس مردانگی در پسران و احساس زنانگی در دختران شکل نمی گیرد و کودکان به صورت مداوم و شدید، تمایل به اتخاذ وضعیت و نقش جنس مخالف را دارند. این کودکان شدیداً از جنسیت خود ناراضی اند و به صورت گفتاری و کلامی، اصرار و پافشاری می کنند که به جنس مخالف تعلق دارند و هم به صورت غیرکلامی و رفتاری، رفتارهای جنس مخالف را از خود نشان می دهند. این اختلال در پسرها بیش تر گزارش شده است. نسبت ابتلا پسران به دختران از ۶ به ۱ تا ۳۰ به ۱ گزارش شده است.
علل اختلال هویت جنسی چیست؟
علاوه بر تأثیر هورمون های جنسی مردانه (تستوسترون) و زنانه (استروژن و پروژسترون) بر هویت جنسی کودکان، مزاج کودک، نگرش ها و ویژگی های والدین نیز در آن مؤثر است. والدینی که در انتظار فرزند دختری بوده اند و به صورت ناخواسته صاحب فرزند پسر شده اند، ممکن است از نظر ذهنی و روانی نتوانند با این مسئله کنار بیایند و دانسته یا ندانسته، پسر خود را به سوی زنانگی سوق دهند. موی سر او را دخترانه آرایش کنند، لباس های دخترانه به او بپوشانند، عروسک و اسباب بازی های دخترانه برای او فراهم کنند.
قطعاً چنین پسری با شکل و شمایل دخترانه، مورد تمسخر پسرهای هم سن و سال خود قرار می گیرد و از جمع آن ها طرد می شود. در چنین وضعیتی، شخصیت و هویت مردانه، در ذهن این کودک تخریب و ویران می شود و به تدریج به سمت جنس مخالف گرایش پیدا می کند و احتمال تشکیل هویت زنانه در وجود او بیش تر می شود.
در مقابل والدینی که دوست داشته اند صاحب فرزند پسر شوند، ولی دختردار شده اند، ممکن است نتوانند این خواسته شان را فراموش کنند. آن ها دخترشان را به شکل پسر در می آورند. موهای او را پسرانه کوتاه می کنند، لباس های پسرانه به او می پوشانند، اسباب بازی های پسرانه برای او می خرند. این دختر، خواهی نخواهی وارد جمع های پسرانه می شود و بازی های خشن پسرانه مثل تفنگ بازی، دزد و پلیس و فوتبال انجام می دهد. مسئله، زمانی بغرنج تر می شود که رفتارهای پسرانه و مردانه ی این دختر مورد تأیید و تشویق والدین قرار می گیرد و او به این نتیجه می رسد که پسرها بیش تر مورد محبت، علاقه و توجه هستند و اگر او پسر می شد او را بیش تر دوست می داشتند و این مسئله، هویت زنانه را در ذهن او نابود می کند و او را به سمت هویت مردانه سوق می دهد (امین زاده، ۱۳۸۹).
هم چنین، کیفیت روابط مادر و کودک در نخستین سال های زندگی، در برقراری هویت جنسی اهمیت فوق العاده ای دارد. در خلال این دوره مادرها به طور طبیعی کودکان خود را از هویت جنسی شان آگاه می کنند و همین سبب می شود که آن ها به جنسیت خود افتخار کنند. مشکلات هویت جنسی ممکن است بر اثر مرگ پدر یا مادر، غیبت طولانی مادر، سفرهای طولانی و شغلی پدر، طلاق و جدایی والدین، افسردگی یا بیماری های شدید روانی یکی از والدین که علی رغم حضور فیزکی، حضور عاطفی در خانواده ندارند، به وجود آید.
کودکانی که اختلال هویت جنسی دارند چه خصوصیاتی دارند؟
کودکانی که اختلال جنسی دارند، شدیداً از جنسیت خود ناراضی و ناراحت اند. این کودکان با جنس مقابل همانند سازی می کنند و ترجیح می دهند با جنس مقابل خود هم بازی شوند و بازی های جنس مقابل را انجام دهند. پسرها ترجیح می دهند لباس دخترانه بپوشند و ظاهر خود را دخترانه و موهای خود را بلند کنند. دخترها هم اصرار دارند که لباس پسرانه بپوشند و موهای خود را کوتاه کنند. این دخترها از لباس های زنانه بیزار و متنفرند. در موارد شدید اختلال هویت جنسی کودکان، پسرها طبق معیارهای فرهنگ خود از هر دختری زن صفت تر و دخترها از هر پسری مرد صفت تر هستند.
دختران مبتلا به این اختلال، معمولاً دوستان و هم بازی های پسر دارند و علاقه ی شدیدی به ورزش ها و بازی های خشن پسرانه مثل تفنگ بازی و بازی دزد و پلیس دارند. این دخترها علاقه ای به عروسک بازی یا خاله بازی ندارند ( مگر این که در آن نقش پدر یا فرد مذکر دیگری را به عهده بگیرند). آن ها ممکن است از ادرار کردن در وضعیت نشسته خودداری و ادعا کنند که آلت مردانه دارند یا در آینده پیدا خواهند کرد. این دختران علاقه ای به داشتن پستان و قاعده شدن (پریود) نشان نمی دهند و تأکید دارند که وقتی بزرگ شدند مرد خواهند شد (یعنی واقعاً به صورت یک مرد در خواهند آمد نه این که نقش یک مرد را داشته باشند).